جامعه به خواب رفته
حال همه ما خوب است... حال همه ما خوب است با همه ناجوانمردی و نامرادی ها
آری این خون است کە از تنمان می رود, ولی اینکە دیگر جای تعجب ندارد. چراکە تا حالا چە وقت بودە خون از تن بر نکنیم و همراه دوستان جفاکارمان روزگار کوته زندگی را با هم شب کنیم؟
دخترانمان بی پروا شب و روز را در پی یاری برای یاری سر می کنند و پسرانمان به دنبال کسی که تا هست باشد عمر را به درازای ریش هایشان کوتاه در زیر دیوارها سر می کنند. و در این میان بزرگ تر ها نیز یا به بازی آنان می پیوندند و یا با آنچه در سینه دارند گذر عمر را از ترس مرگ پاورچین پاورچین تا به هنگام مرگ را نظاره می کنند.
و اینگونه است که جامعه در خوابی آرام از ترس باز کردن چشمانش برای دیدن نور خورشید فروخفته است.
خوابی که با گذشتش تنها ترس از باز کردن چشم ها را برای دیدن خورشید بیشتر می کند.
آنه ا که می دانند خود را به ندانستن می نمایند و آنان که چیزی در چنته بازار مغز خود ندارند دهن به حرف و اشعارهای تلگرامی دیگران باز می کند. و شب در حمام وقتی لخت می شوند, می شوند همان چیزی که هستند. خود ارضایی و بستن چشم برای تجسم زیبایی که خود از خود محروم کرده اند.
گوسفندانی که کور کورانه به دنبال بزهایی رفته اند که از چوپان چیزی به جز یک زنگوله کوچک به ارث از نیاکان سر بریده شده اشان نرسیده است.
و براستی در این بین تنها الاغ است که می فهمد و خموش زیر بار چوپان به جرم سکوت از ترس گرگ آزادی را فدای اسارت کرده و اکنون دوراودور به دنبالشان می رود و هر چند وقت یک بار هم که زورش می آید عر...عری سر می دهد که با خنده و تمسخر چوپان و گاها چماق قطع می شود و براستی که جرم دانایان بیش از نادانان است.
گرچه هستند کسانی که سعی در بیدارکردن خفتگان دارند, اما خود خفته را چه کسی توان بیدار کردنش است؟
تنها در این بین خدا را می بینم که چگونه دست به دهان ناخن هایش را می جود و نیم نگاهی به در دارد تا که نکند حال که شرط را به ابلیس باخته وارد شود و فرشتگانش را علیه او بشوراند, ابلیسی که خود در زیر این تنبان بزرگ جامعه به خواب رفته خیلی وقت است که زنده به گور شده است.
ساکو شجاعی 95
نظرات شما عزیزان: